آیکن بنر

باران و لیست کامل تمام لغات آب‌وهوا به انگلیسی

باران و لیست کامل لغات آب‌وهوا به انگلیسی

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Mayor

ˈmeɪər meə

شکل جمع:

mayors

معنی mayor | جمله با mayor

noun countable B2

شهردار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The mayor's office is in the city hall.

دفتر کار شهردار در ساختمان شهرداری است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد mayor

  1. noun the head of a city government
    Synonyms:
    city manager magistrate prefect chairman of a city council president of a city council civil administrator civil judge borough president lord-mayor city-father burgomaster maire (French) Burgermeister (German)

سوال‌های رایج mayor

شکل جمع mayor چی میشه؟

شکل جمع mayor در زبان انگلیسی mayors است.

ارجاع به لغت mayor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mayor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mayor

لغات نزدیک mayor

پیشنهاد بهبود معانی