آخرین به‌روزرسانی:

Meaningfully

ˈmiːnɪŋfli ˈmiːnɪŋfli

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb

به‌طور معنادار، به‌طور قابل فهم

She glanced meaningfully at her three younger sisters.

به سه خواهر کوچک‌تر خود به‌طور معنادار نگاه کرد.

She tilted her head meaningfully towards him.

با حالتی معنی‌دار سرش را به‌طرفش خم کرد.

adverb

به‌طور جدی، با جدیت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The idea is that these state employees must meaningfully engage in the training.

ایده این است که این کارمندان دولتی باید به‌طور جدی در آموزش شرکت کنند.

He failed to participate meaningfully in the legislative process.

او نتوانست در روند قانون‌گذاری با جدیت مشارکت کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد meaningfully

  1. adverb
    Synonyms:
    meaningly

لغات هم‌خانواده meaningfully

  • adverb
    meaningfully

ارجاع به لغت meaningfully

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «meaningfully» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/meaningfully

لغات نزدیک meaningfully

پیشنهاد بهبود معانی