فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Microscope

ˈmaɪkrəskoʊp ˈmaɪkrəskəʊp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    microscopes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
میکروسکوپ (دستگاهی نوری یا الکترونی که برای مشاهده‌ی اجسام یا ساختارهایی که با چشم غیرمسلح قابل دیدن نیستند، کاربرد دارد) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The scientist adjusted the focus of the microscope carefully.
- دانشمند فوکوس میکروسکوپ را با دقت تنظیم کرد.
- A microscope can reveal details invisible to the naked eye.
- میکروسکوپ می‌تواند جزئیات غیرقابل مشاهده با چشم غیرمسلح را نشان دهد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد microscope

  1. noun an instrument consisting essentially of a lens or combination of lenses, for making very small objects, as microorganisms, look larger so that they can be seen and studied
    Synonyms:
    lens magnifying-glass optical-instrument scope mike

ارجاع به لغت microscope

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «microscope» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/microscope

لغات نزدیک microscope

پیشنهاد بهبود معانی