امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Middle East

ˈmɪdəlˈiːst ˈmɪdəliːst
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: Mideast


معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
جغرافیا خاورمیانه (منطقه‌ای جغرافیایی در غرب آسیا و ناحیه‌ی آفرو–اوراسیا از تنگه‌ی باب‌المندب در جنوب‌غربی تا تنگه‌ی داردانل در شمال‌غربی و از شرق تا رشته‌ی کوه‌های هیمالیا و بندر کراچی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The Middle East is a region of geopolitical importance due to its vast oil reserves.
- خاورمیانه به دلیل ذخایر نفتی‌ عظیمی که دارد، از اهمیت ژئوپلیتیکی برخوردار است.
- The Middle East is often referred to as the crossroads between Europe, Africa, and Asia.
- خاورمیانه اغلب به عنوان محل تقاطع بین اروپا، آفریقا و آسیا شناخته می‌شود.
- Many conflicts have arisen in the Middle East due to territorial disputes and religious differences.
- به دلیل اختلافات ارضی و مذهبی درگیری‌های زیادی در خاورمیانه به وجود آمده است.
- The Middle East is home to ancient civilizations like Egypt and Mesopotamia.
- خاورمیانه خاستگاه تمدن‌های باستانی مانند مصر و بین‌النهرین است.
- The political situation in the Middle East is often volatile and complex.
- وضعیت سیاسی در خاورمیانه اغلب متزلزل و پیچیده است.
- The Middle East is a popular destination for tourists seeking to experience its unique blend of tradition and modernity.
- خاورمیانه مقصدی محبوب برای گردشگرانی است که به دنبال تجربه‌ی تلفیق منحصربه‌فرد سنت و مدرنیته هستند.
- Many countries in the Middle East rely on oil exports for their economic growth.
- بسیاری از کشورهای خاورمیانه برای رشد اقتصادی خود به صادرات نفت متکی هستند.
- I have always been fascinated by the rich history of the Mideast.
- همیشه مجذوب تاریخ غنی خاورمیانه بوده‌ام.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت middle east

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «middle east» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/middle-east

لغات نزدیک middle east

پیشنهاد بهبود معانی