فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Militia

məˈlɪʃə məˈlɪʃə

شکل جمع:

militias

معنی

noun countable C1

جنگجویان غیرنظامی، نیروی نظامی (بومی)، امنیه، مجاهدین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد militia

  1. noun civilians trained as soldiers but not part of the regular army
    Synonyms:
    national guard reserves military force civilian army

Collocations

unorganized militia

ارتش‌سانه‌ی بی‌سازمان

لغات هم‌خانواده militia

ارجاع به لغت militia

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «militia» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/militia

لغات نزدیک militia

پیشنهاد بهبود معانی