Militia

məˈlɪʃə məˈlɪʃə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    militias
ذخیره در لغات برگزیده

معنی

noun countable C1
جنگجویان غیرنظامی، نیروی نظامی (بومی)، امنیه، مجاهدین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد militia

  1. noun civilians trained as soldiers but not part of the regular army
    Synonyms:
    national guard reserves military force civilian army

Collocations

لغات هم‌خانواده militia

ارجاع به لغت militia

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «militia» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/militia

لغات نزدیک militia

پیشنهاد بهبود معانی