زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Minor Ailment

معنی minor ailment | جمله با minor ailment

collocation

بیماری جزئی/ ناخوشی خفیف

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

She's been suffering from a minor ailment for a few days.

او چند روزی است که از یک ناخوشی خفیف رنج می‌برد.

A minor ailment like a cold shouldn't keep you from work.

یک بیماری جزئی مانند سرماخوردگی نباید شما را از کار باز دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت minor ailment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «minor ailment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/minor-ailment

لغات نزدیک minor ailment

پیشنهاد بهبود معانی