فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Minor Ailment

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation
بیماری جزئی/ ناخوشی خفیف link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- She's been suffering from a minor ailment for a few days.
- او چند روزی است که از یک ناخوشی خفیف رنج می‌برد.
- A minor ailment like a cold shouldn't keep you from work.
- یک بیماری جزئی مانند سرماخوردگی نباید شما را از کار باز دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت minor ailment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «minor ailment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/minor-ailment

لغات نزدیک minor ailment

پیشنهاد بهبود معانی