بیماری جزئی/ ناخوشی خفیف
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She's been suffering from a minor ailment for a few days.
او چند روزی است که از یک ناخوشی خفیف رنج میبرد.
A minor ailment like a cold shouldn't keep you from work.
یک بیماری جزئی مانند سرماخوردگی نباید شما را از کار باز دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «minor ailment» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/minor-ailment