امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Mizzle

    ˈmɪzl̩ ˈmɪzl̩
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun verb - intransitive adverb
    به‌طور ریز باریدن، باران ریز

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد mizzle

    1. verb Rain lightly
      Synonyms:
      drizzle mist sprinkle shower trickle ooze dribble rain in small drops
    1. noun Very light rain; stronger than mist but less than a shower
      Synonyms:
      drizzle

    ارجاع به لغت mizzle

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «mizzle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mizzle

    لغات نزدیک mizzle

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return