فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Neuromodulation

ˌnʊroʊˌmɑːdʒəˈleɪʃən ˌnjʊərəʊˌmɒdjʊˈleɪʃən

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

پزشکی تعدیل عصبی، مدولاسیون عصبی، نورومدولاسیون (تغییر فعالیت عصبی از طریق ارسال هدفمند محرک مانند تحریک الکتریکی یا عوامل شیمیایی به بخش‌های عصبی خاص در بدن)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Neuromodulation can help normalize nerve activity in the body.

تعدیل عصبی می‌تواند به عادی‌سازی فعالیت عصبی در بدن کمک کند.

The patient underwent neuromodulation therapy.

بیمار تحت درمان نورومدولاسیون قرار گرفت.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت neuromodulation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «neuromodulation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/neuromodulation

لغات نزدیک neuromodulation

پیشنهاد بهبود معانی