دیگر هرگز، دوباره هرگز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He had a terrible experience with online dating and decided never again to rely on virtual connections.
او تجربهی وحشتناکی از ارتباط آنلاین داشت و تصمیم گرفت دیگر هرگز به ارتباطات مجازی تکیه نکند.
After getting food poisoning from that restaurant, I vowed to never again eat there.
بعد از مسمومیت غذایی از آن رستوران، عهد کردم که دوباره هرگز آنجا غذا نخورم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «never again» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/never-again