فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Nobly

American: ˈnoʊbli British: ˈnəʊbli

صفت تفضیلی:

more nobly

صفت عالی:

most nobly

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb

با شرافتمندی، بزرگ‌منشانه، با بزرگواری

a deed nobly done

عملی که با شرافتمندی انجام شده

adverb

از اشراف، نجیب زاده وار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

He was nobly born.

او از بزرگ‌زادگان بود.

adverb

شکوهمندانه، با جلال

a nobly constructed building

بنایی که مجلل ساخته شده است

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nobly

  1. adjective majestically
    Synonyms:
    magnificently regally magnanimously
  1. adjective honorably
    Synonyms:
    honestly fairly respectably

ارجاع به لغت nobly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nobly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nobly

لغات نزدیک nobly

پیشنهاد بهبود معانی