صفت تفضیلی:
more noblyصفت عالی:
most noblyبا شرافتمندی، بزرگمنشانه، با بزرگواری
a deed nobly done
عملی که با شرافتمندی انجام شده
از اشراف، نجیب زاده وار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was nobly born.
او از بزرگزادگان بود.
شکوهمندانه، با جلال
a nobly constructed building
بنایی که مجلل ساخته شده است
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «nobly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nobly