گوشهوکنار، سوراخسُنبه، همهجای ممکن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
My cat, Emma, loves to explore every nook and cranny of the house.
گربهی من، اِما، عاشق کاوش کردن در گوشهوکنار خانه است.
They meticulously cleaned the nooks and crannies of the kitchen.
آنها گوشهوکنار آشپزخانه را بادقت تمیز میکردند.
During the cleanup, we checked all the nooks and crannies for finding the lost items.
هنگام خانهتکانی، همهی سوراخسُنبهها را برای یافتن اقلام گمشده بررسی کردیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «nooks and crannies» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nooks-and-crannies