آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Ordinal

ˈɔːrdənl̩ ˈɔːrdənl̩ ˈɔːdɪnl̩ ˈɔːdɪnl̩

معنی ordinal | جمله با ordinal

noun adjective

ترتیبی، وصفی

noun adjective

ترتیبی، وصفی، عدد وصفی یا ترتیبی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

ordinal measurement

اندازه‌گیری رتبه‌ای

ordinals' arithmetic

حساب اعداد ترتیبی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ordinal

  1. noun the number designating place in an ordered sequence
    Synonyms:
  1. adjective being or denoting a numerical order in a series
    Antonyms:

ارجاع به لغت ordinal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ordinal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ordinal

لغات نزدیک ordinal

پیشنهاد بهبود معانی