شکل جمع:
overdraftsهمچنین میتوان از bank overdraft بهجای overdraft استفاده کرد.
اقتصاد (قرارداد) بیشبرداشت، اعتبار افزوده، اضافهبرداشت (حالتی که بانک به مشتری اجازه میدهد بیشاز موجودی حساب خود برداشت کند)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی اقتصاد
She relied on her overdraft facilities during the financial crisis.
او در طول بحران مالی به تسهیلات اضافهبرداشت خود متکی بود.
Managing an overdraft can be challenging for many people.
مدیریت اضافهبرداشت میتواند برای بسیاری از مردم چالشبرانگیز باشد.
اقتصاد (مقدار) بیشبرداشت، اعتبار افزوده، اضافهبرداشت (مبلغی که مشتری میتواند فراتر از موجودی حساب خود از بانک برداشت کند)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The overdraft limit was set higher than he expected.
حد بیشبرداشت بالاتر از چیزی که او انتظار داشت تعیین شده بود.
She decided to pay off the overdraft before the end of the month.
او تصمیم گرفت که تا پایان ماه مبلغ اضافهبرداشت خود را تسویه کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «overdraft» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overdraft