فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Part-time Job

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun

شغل پاره‌وقت، کار پاره‌وقت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

A part-time job can provide valuable work experience.

شغل پاره‌وقت می‌تواند به تجربه‌ی کاری ارزشمندی بینجامد.

She found a part-time job that fits perfectly with her schedule.

او شغل پاره‌وقتی پیدا کرد که کاملاً با برنامه‌ی زمان‌بندی او مطابقت دارد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

She found a part-time job at the local bookstore.

او در کتاب‌فروشی محلی یک کار پاره‌وقت پیدا کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت part-time job

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «part-time job» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/part-time-job

لغات نزدیک part-time job

پیشنهاد بهبود معانی