با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Patricide

ˈpætrɪsaɪd ˈpætrɪsaɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    پدرکشی، خائن به میهن، پدرکش
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد patricide

  1. noun A serious infraction of the law
    Synonyms: parricide, father killing, homicide, killing

ارجاع به لغت patricide

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «patricide» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/patricide

لغات نزدیک patricide

پیشنهاد بهبود معانی