با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Patriciate

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun
    مقام اشرافی، امتیازات اشرافی
  • noun
    طبقه‌ی اشراف، نجیب‌زادگان، نجبا، اشرافیون
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد patriciate

  1. noun People of the highest social level
    Synonyms: aristocracy, nobility, gentry, blue blood, crème de la crème, elite, flower, gentility, quality, society, upper class, peerage, who's who, upper crust

ارجاع به لغت patriciate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «patriciate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/patriciate

لغات نزدیک patriciate

پیشنهاد بهبود معانی