شکل جمع:
photo sessionsهمچنین میتوان از photoshoot بهجای photo session استفاده کرد.
جلسهی عکاسی، عکسبرداری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The royal family participated in an official photo session to mark the jubilee.
خانوادهی سلطنتی برای جشن سالگرد در جلسهی عکسبرداری رسمی شرکت کردند.
During the photo session, the politician answered a few quick questions from reporters.
درطول عکاسی، سیاستمدار به چند سوال کوتاه خبرنگاران پاسخ داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «photo session» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/photo-session