امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Piazza

piˈɑːtsə piˈætsə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
میدان (به‌خصوص در شهرهای ایتالیا) و بازار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد piazza

  1. noun A public square with room for pedestrians
    Synonyms: patio, veranda, porch, yard, balcony, colonnade, plaza, portico, square, stoop, place

ارجاع به لغت piazza

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «piazza» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/piazza

لغات نزدیک piazza

پیشنهاد بهبود معانی