Pit Stop

ˈpɪtˈstɑːp pɪtstɒp
آخرین به‌روزرسانی:
  • Countable Noun
    ورزش (مسابقه‌ی اتومبیل‌رانی) توقف برای تعمیر و غیره
  • Countable Noun
    سفر (عامیانه) توقف (برای خوراک و غیره)، محل توقف
پیشنهاد و بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد pit stop

  1. Noun restroom break
    Synonyms: brief stop, call of nature, refueling stop, rest stop, service stop

لغات نزدیک pit stop

پیشنهاد و بهبود معانی