زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Pita

ˈpiːtə ˈpiːtə

معنی pita

noun

انواع گیاهان خنجری (agave) که از الیاف آن کاغذ و غیره می‌سازند

noun

الیاف گیاهان خنجری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
noun

نان پیتا (نان شبیه به نان تافتون) (pita bread هم می‌گویند)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pita

  1. noun usually small round bread that can open into a pocket for filling
    Synonyms:
    pocket bread

ارجاع به لغت pita

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pita» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pita

لغات نزدیک pita

پیشنهاد بهبود معانی