امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Plastering

ˈplæstərɪŋ ˈplɑːstərɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    plastered
  • شکل سوم:

    plastered
  • سوم‌شخص مفرد:

    plasters

معنی

noun
اندود، گچ‌کاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد plastering

  1. verb Coat with plaster
    Synonyms:
    cementing smearing daubing smudging pasting smirching gluing binding covering coating dabbing bedaubing adhering
  1. noun The application of plaster
    Synonyms:
    daubing

ارجاع به لغت plastering

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plastering» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/plastering

لغات نزدیک plastering

پیشنهاد بهبود معانی