امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Plating

ˈpleɪtɪŋ ˈpleɪtɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    plated
  • شکل سوم:

    plated
  • سوم‌شخص مفرد:

    plates

معنی

noun
روکشی با سیم و زر و غیره، آبکاری فلزی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد plating

  1. noun A thin coating of metal deposited on a surface
    Synonyms:
    metal plating
  1. verb
    Synonyms:
    covering enamelling gilding overlaying scaling coating flaking basing

ارجاع به لغت plating

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plating» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/plating

لغات نزدیک plating

پیشنهاد بهبود معانی