فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Plating

ˈpleɪtɪŋ ˈpleɪtɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    plated
  • شکل سوم:

    plated
  • سوم شخص مفرد:

    plates

معنی

  • noun
    روکشی با سیم و زر و غیره، آبکاری فلزی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد plating

  1. noun A thin coating of metal deposited on a surface
    Synonyms: metal plating
  2. verb
    Synonyms: covering, enamelling, gilding, overlaying, scaling, coating, flaking, basing

ارجاع به لغت plating

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plating» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/plating

لغات نزدیک plating

پیشنهاد بهبود معانی