۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Pokémon

ˈpoʊkiːmɑːn ˈpəʊkəmɒn

شکل جمع:

pokémon

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

آمیزواج پوکمون (برندی ژاپنی شامل بازی، فیلم، انیمه و اسباب‌بازی درباره‌ی موجوداتی خیالی که باید آن‌ها را گرفت و آموزش داد)

My kids watch the Pokémon cartoon every morning.

بچه‌هایم هر صبح کارتون پوکمون را تماشا می‌کنند.

She collects Pokémon cards and trades them with friends.

او کارت‌های پوکمون جمع می‌کند و با دوستانش مبادله می‌کند.

noun countable

آمیزواج پوکمون (یکی از موجودات در دنیای پوکمون)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

He trained his Pokémon to become stronger.

او پوکمونش را تمرین داد تا قوی‌تر شود.

Some Pokémon can evolve into more powerful forms.

بعضی از پوکمون‌ها می‌توانند به شکل‌های قوی‌تری تکامل پیدا کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت Pokémon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «Pokémon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pokemon

لغات نزدیک Pokémon

پیشنهاد بهبود معانی