فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Pom-pom

ˈpɑmˌpɑm ˈpɒmˌpɒm

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

پوشاک منگوله (در تزیین کلاه، لباس و غیره)، پام‌پام کاموایی

She wore a beanie with a large pom-pom on top.

او کلاهی بر سر داشت که روی آن منگوله‌ای قرار گرفته بود.

I bought a new sweater with a large pom-pom.

پلیور جدیدی خریدم که روی آن منگوله داشت.

noun countable

ریسه‌ی شادی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The football team's supporters waved their pom-poms, cheering on their favorite players.

هواداران تیم فوتبال با تکان دادن ریسه‌های شادی بازیکنان موردعلاقه‌ی خود را تشویق می‌کردند.

The little girl excitedly waved her pom-pom.

دختر کوچولو با هیجان ریسه‌ی شادی‌اش را تکان می‌داد.

noun countable uncountable

پام‌پام (نوعی جنگ‌افزار ضد‌هوایی خودکار ۲۰ تا ۴۰ میلی‌متری که روی کشتی‌ها نصب می‌شود)

The sound of the pom-pom firing echoed across the ocean.

صدای شلیک پام‌پام در سراسر اقیانوس پیچید.

The crew trained diligently to operate the pom-pom effectively during drills.

ملوانان برای محافظت از کشتی و خدمه، به دقت و قدرت آتش پام‌پام متکی بودند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pom-pom

  1. noun decoration consisting of a ball of tufted wool or silk; usually worn on a hat
    Synonyms:
    pompon
  1. noun artillery designed to shoot upward at airplanes
    Synonyms:
    antiaircraft flak ack-ack antiaircraft-gun flack ack-ack gun

ارجاع به لغت pom-pom

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pom-pom» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pom-pom

لغات نزدیک pom-pom

پیشنهاد بهبود معانی