فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Presuppositional

ˌpriːsəˌpɔːzɪˈʃənl ˌpriːsəˌpɒzɪˈʃənl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

پیش‌انگاشتی، دارای پیش‌فرض، دارای فرض قبلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

She used a presuppositional approach to analyze the text.

او برای تحلیل متن از یک رویکرد پیش‌فرض استفاده کرد.

Their presuppositional biases affected their judgment on the issue.

سوگیری‌های دارای فرض قبلی آن‌ها بر قضاوت‌شان در مورد این موضوع تأثیر گذاشت.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت presuppositional

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «presuppositional» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/presuppositional

لغات نزدیک presuppositional

پیشنهاد بهبود معانی