پیشانگاشتی، دارای پیشفرض، دارای فرض قبلی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She used a presuppositional approach to analyze the text.
او برای تحلیل متن از یک رویکرد پیشفرض استفاده کرد.
Their presuppositional biases affected their judgment on the issue.
سوگیریهای دارای فرض قبلی آنها بر قضاوتشان در مورد این موضوع تأثیر گذاشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «presuppositional» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/presuppositional