آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Proaction

proʊˈækʃən prəʊˈækʃən

معنی proaction | جمله با proaction

noun countable uncountable

فراکنش (سازوکار یا فرایندهایی که در آن‌ها اتفاقات یا تغییرات مختلفی رخ می‌دهد.)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Proaction is essential for effective problem-solving.

فراکنش برای حل موثر مشکل ضروری است.

His proaction helped to prevent many potential issues.

فراکنش او به جلوگیری از مشکلات احتمالی بسیاری کمک کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت proaction

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «proaction» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/proaction

لغات نزدیک proaction

پیشنهاد بهبود معانی