فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Prob

prɑːb prɒb

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

abbreviation informal

مشکل، مسئله (problem)

Don't worry, it's just a minor prob that can easily be resolved.

نگران نباش، این فقط یه مشکل جزئیه که به‌راحتی می‌تونه حل بشه.

Can you help me out with this math prob?

آیا می‌تونی به من توی حل این مسئله‌ی ریاضی کمک کنی؟

abbreviation informal

احتمالی، محتمل، احتمالاً، محتملاً (probable و probably)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

the team's prob victory in the championship

پیروزی احتمالی این تیم در مسابقات قهرمانی

She will prob arrive late to the party.

احتمالاً او دیر به مهمانی می‌رسد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت prob

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prob» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prob

لغات نزدیک prob

پیشنهاد بهبود معانی