آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Proactive

ˌproʊˈæktɪv prəʊˈæktɪv

معنی proactive | جمله با proactive

adjective

پیش‌دستانه، آینده‌نگر، آینده‌نگرانه، پیشگیرانه، کنش‌گرا، کنش‌گرایانه، پویش‌گرا، پویش‌گرایانه

a proactive approach to fighting drug addiction

روش پیشگیرانه در پیکار با اعتیاد به مواد مخدر

Hamed is a proactive employee who always finds solutions before problems arise.

حامد کارمند آینده‌نگری است که همیشه قبل از وقوع مشکلات راه حل پیدا می‌کند.

adjective

روان‌شناسی سلامت روان پیش‌گستر (وابسته به رفتاری که از قدیم یاد گرفته شده است)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی سلامت روان

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

proactive inhibition

بازداری پیش‌گستر

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد proactive

  1. adjective descriptive of any event or stimulus or process that has an effect on events or stimuli or processes that occur subsequently
    Antonyms:

ارجاع به لغت proactive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «proactive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/proactive

لغات نزدیک proactive

پیشنهاد بهبود معانی