آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۹ مرداد ۱۴۰۴

    Proactive

    ˌproʊˈæktɪv prəʊˈæktɪv

    معنی proactive | جمله با proactive

    adjective

    پیش‌دستانه، آینده‌نگر، آینده‌نگرانه، پیشگیرانه، کنش‌گرا، کنش‌گرایانه، پویش‌گرا، پویش‌گرایانه

    a proactive approach to fighting drug addiction

    روش پیشگیرانه در پیکار با اعتیاد به مواد مخدر

    Hamed is a proactive employee who always finds solutions before problems arise.

    حامد کارمند آینده‌نگری است که همیشه قبل از وقوع مشکلات راه حل پیدا می‌کند.

    adjective

    روان‌شناسی سلامت روان پیش‌گستر (وابسته به رفتاری که از قدیم یاد گرفته شده است)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی سلامت روان

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    proactive inhibition

    بازداری پیش‌گستر

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد proactive

    1. adjective descriptive of any event or stimulus or process that has an effect on events or stimuli or processes that occur subsequently
      Antonyms:
      retroactive

    سوال‌های رایج proactive

    معنی proactive به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «proactive» در زبان فارسی به «پیش‌گیرانه» یا «پیش‌فعال» ترجمه می‌شود.

    واژه‌ی «پیش‌گیرانه» به حالتی اشاره دارد که در آن فرد یا گروه نه تنها به رویدادها واکنش نشان می‌دهد، بلکه از قبل اقدامات لازم را برای پیشگیری یا مدیریت موقعیت‌ها انجام می‌دهد. این رویکرد مبتنی بر پیش‌بینی شرایط آینده و آماده شدن برای مقابله با چالش‌ها است، به جای اینکه صرفاً به رخدادهای موجود پاسخ داده شود. به همین دلیل، proactive با رفتارهای واکنشی تفاوت دارد و نشان‌دهنده‌ی سطح بالایی از مسئولیت‌پذیری و مدیریت پیشرفته است.

    در محیط‌های کاری و حرفه‌ای، رفتار پیش‌گیرانه اهمیت ویژه‌ای دارد. کارکنان و مدیرانی که proactive هستند، مشکلات احتمالی را قبل از بروز شناسایی می‌کنند و راهکارهایی برای جلوگیری یا کاهش اثرات منفی ارائه می‌دهند. این ویژگی باعث افزایش کارایی، کاهش ریسک و بهبود عملکرد سازمان می‌شود. به طور مثال، یک کارمند پیش‌گیرانه ممکن است پیش از موعد مقرر پروژه‌ای را بررسی کند تا از بروز تأخیر یا خطا جلوگیری شود.

    در زندگی روزمره، پیش‌فعال بودن نیز کاربرد دارد. فردی که proactive است، برنامه‌ریزی می‌کند، مشکلات احتمالی را پیش‌بینی می‌کند و برای مقابله با آن‌ها آماده می‌شود. برای مثال، کسی که برای سفر خود بررسی هوا، مسیر و نیازمندی‌ها را از قبل انجام می‌دهد، رفتاری پیش‌گیرانه نشان می‌دهد. این نوع رفتار نه تنها آرامش ذهنی ایجاد می‌کند، بلکه احتمال وقوع مشکلات را کاهش می‌دهد و تصمیم‌گیری را آسان‌تر می‌کند.

    در حوزه‌ی آموزش و توسعه فردی، ویژگی پیش‌گیرانه به معنای پیش‌بینی نیازهای یادگیری، آماده‌سازی منابع و تمرین مهارت‌ها قبل از مواجهه با چالش‌ها است. دانش‌آموزان و دانشجویان پیش‌فعال با این رویکرد بهتر می‌توانند با شرایط پیچیده و امتحانات یا پروژه‌های دشوار مقابله کنند و عملکرد بهتری از خود نشان دهند. این روش، توانایی کنترل شرایط و مدیریت زمان را بهبود می‌بخشد و مهارت‌های حل مسئله را تقویت می‌کند.

    «proactive» یا «پیش‌گیرانه» مفهومی است که بر پیش‌بینی، برنامه‌ریزی و اقدام قبل از وقوع رویدادها تأکید دارد. افراد و سازمان‌هایی که این ویژگی را دارند، توانایی بیشتری در مدیریت چالش‌ها و کاهش اثرات منفی دارند و می‌توانند با بهره‌گیری از تفکر پیش‌فعال، نتایج بهتری در محیط‌های کاری، اجتماعی و شخصی به دست آورند.

    ارجاع به لغت proactive

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «proactive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/proactive

    لغات نزدیک proactive

    • - proa
    • - proaction
    • - proactive
    • - prob
    • - probabilism
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.