آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Probational

معنی probational | جمله با probational

adjective

آزمایشی، امتحانی، موقت، مشروط، درحال ارزیابی (مربوط به دوره یا وضعیتی آزمایشی که فرد یا چیزی در آن تحت ارزیابی قرار می‌گیرد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The company hired him on a probational basis to evaluate his performance.

شرکت او را به‌صورت آزمایشی استخدام کرد تا عملکردش را ارزیابی کند.

He passed his probational period with flying colors and received a permanent job offer.

او دوره‌ی آزمایشی خود را با موفقیت کامل پشت سر گذاشت و پیشنهاد شغل دائمی دریافت کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت probational

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «probational» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/probational

لغات نزدیک probational

پیشنهاد بهبود معانی