فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Profligately

ˈprɑːflɪɡətli ˈprɒflɪɡətli

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb formal

با ولخرجی، اسراف‌کارانه، به‌طور بی‌رویه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

She spent profligately on luxury items, ignoring her budget.

او بدون توجه به بودجه‌اش، پولش را با ولخرجی صرف خرید اقلام لوکس کرد.

The company invested profligately in marketing campaigns that yielded little return.

این شرکت به‌طور بی‌رویه در کمپین‌های بازاریابی سرمایه‌گذاری کرد که بازده کمی داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت profligately

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «profligately» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/profligately

لغات نزدیک profligately

پیشنهاد بهبود معانی