امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Profligately

ˈprɑːflɪɡətli ˈprɒflɪɡətli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb formal
با ولخرجی، اسراف‌کارانه، به‌طور بی‌رویه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- She spent profligately on luxury items, ignoring her budget.
- او بدون توجه به بودجه‌اش، پولش را با ولخرجی صرف خرید اقلام لوکس کرد.
- The company invested profligately in marketing campaigns that yielded little return.
- این شرکت به‌طور بی‌رویه در کمپین‌های بازاریابی سرمایه‌گذاری کرد که بازده کمی داشت.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت profligately

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «profligately» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/profligately

لغات نزدیک profligately

پیشنهاد بهبود معانی