فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Prolegomenous

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

مقدماتی، پیش‌گفتاری، دارای مقدمه طولانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prolegomenous

  1. adjective before or in preparation for the main matter, action, or business
    Synonyms:
    preparatory preliminary introductory prefatory inductive
  1. adjective serving to introduce a subject or person, for example
    Synonyms:
    preliminary introductory preparatory prefatory

ارجاع به لغت prolegomenous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prolegomenous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prolegomenous

لغات نزدیک prolegomenous

پیشنهاد بهبود معانی