فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Prostitution

ˌprɑːstəˈtuːʃn ˌprɒstɪˈtjuːʃn

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

فحشا ، جندگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Prostitution has been called the world's oldest profession.

فحشا را کهن‌ترین حرفه‌ی جهان نامیده‌اند.

political prostitution

خودفروشی سیاسی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prostitution

  1. noun offering sexual intercourse for pay
    Synonyms:
    harlotry whoredom hooking hustling fornication adultery wantonness

ارجاع به لغت prostitution

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prostitution» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prostitution

لغات نزدیک prostitution

پیشنهاد بهبود معانی