فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Punch-up

ˈpʌntʃʌp ˈpʌntʃʌp

توضیحات:

شکل نوشتاری این لغت در حالت فعل (Verb): punch up

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable informal

انگلیسی بریتانیایی کتک‌کاری، بزن‌بزن، زد‌و‌خورد

The punch-up at the bar last night resulted in several injuries.

کتک‌کاری دیشب در بار منجر به زخمی شدن چندین نفر شد.

The punch-up at the school playground was quickly resolved by the teacher.

معلم به‌سرعت زدوخورد در زمین بازی مدرسه را حل و فصل کرد.

verb - transitive

اثر یا مزه‌ی چیزی را بیشتر کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The director decided to punch up the script by adding more comedic elements.

کارگردان تصمیم گرفت با اضافه کردن عناصر کمدی بیشتر فیلمنامه را گیراتر کند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت punch-up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «punch-up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/punch-up-2

لغات نزدیک punch-up

پیشنهاد بهبود معانی