امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

R

ɑːr ɑː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
هجدهمین حرف الفبای انگلیسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
noun
صدای این حرف (برای مثال "r" در واژه‌ی rude)
noun
(در فهرست‌ها و ردیف‌ها و غیره) هیجدهمین
noun
هر چیز به این شکل: R
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد r

  1. noun The length of a line segment between the center and circumference of a circle or sphere
    Synonyms:
    radius röntgen
  1. noun The 18th letter of the Roman alphabet
    Synonyms:
    r
  1. noun (physics) the universal constant in the gas equation: pressure times volume = R times temperature; equal to 8.3143 joules per kelvin per mole
    Synonyms:
    gas-constant universal gas constant

ارجاع به لغت r

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «r» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/r

لغات نزدیک r

پیشنهاد بهبود معانی