آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Raggedy

ˈræɡɪdi ˈræɡɪdi

معنی raggedy | جمله با raggedy

adjective

ژنده، مندرس، کهنه، نخ‌نما

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The homeless man sat on the street corner, wearing a raggedy coat.

مرد بی‌خانمان که پالتویی کهنه پوشیده بود، در گوشه‌ی خیابان نشست.

She wore a raggedy pair of shoes.

او یک جفت کفش کهنه پوشید.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد raggedy

  1. adjective torn into or marked by shreds or tatters

ارجاع به لغت raggedy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «raggedy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/raggedy

لغات نزدیک raggedy

پیشنهاد بهبود معانی