Realignment

ˌriː.əˈlaɪn.mənt ˌriː.əˈlaɪn.mənt/ /ˌriːəˈlaɪnmənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
اتحاد مجدد، بازچینی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد realignment

  1. noun
    Synonyms: redisposition, redistribution

ارجاع به لغت realignment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «realignment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/realignment

لغات نزدیک realignment

پیشنهاد بهبود معانی