امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Red Carpet

ˈrɛd ˈkɑrpət rɛd ˈkɑːpɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun singular
فرش قرمز (یک کفپوش قرمز و بلند که مجازاً به معنای تشریفات رسمی برای یک رویداد خاص است)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The actress looked stunning as she posed for photographs on the red carpet.
- بازیگر هنگامی که روی فرش قرمز برای عکاسان ژست گرفت، بسیار جذاب بود.
- The red carpet was impeccably clean.
- فرش قرمز به طور بی‌نقصی تمیز بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد red carpet

  1. noun major welcome
    Synonyms:
    ceremony red-carpet treatment royal welcome salutation standing at attention welcome mat

Idioms

ارجاع به لغت red carpet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «red carpet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/red-carpet

لغات نزدیک red carpet

پیشنهاد بهبود معانی