فرش قرمز (یک کفپوش قرمز و بلند که مجازاً به معنای تشریفات رسمی برای یک رویداد خاص است)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The actress looked stunning as she posed for photographs on the red carpet.
بازیگر هنگامی که روی فرش قرمز برای عکاسان ژست گرفت، بسیار جذاب بود.
The red carpet was impeccably clean.
فرش قرمز به طور بینقصی تمیز بود.
پذیرایی مجلل، خوشامدگویی شاهانه
با شکوه تمام پذیرایی کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «red carpet» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/red-carpet