Remediation

rəˌmidiˈeɪʃən rəˌmidiˈeɪʃən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(آموزش) درمان ناتوانی آموزشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد remediation

  1. noun act of correcting an error or a fault or an evil
    Synonyms:
    remedy redress

ارجاع به لغت remediation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «remediation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/remediation

لغات نزدیک remediation

پیشنهاد بهبود معانی