Reprise

rɪˈpriːz rɪˈpriːz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    reprised
  • شکل سوم:

    reprised
  • سوم‌شخص مفرد:

    reprises
  • وجه وصفی حال:

    reprising
  • شکل جمع:

    reprises

معنی

noun adverb
وهله، نوبت، خسارت، خرج، تلافی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد reprise

  1. verb Repeat an earlier theme of a composition
    Synonyms: reprize, repeat, recapitulate

ارجاع به لغت reprise

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reprise» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reprise

لغات نزدیک reprise

پیشنهاد بهبود معانی