گذشتهی ساده:
resentشکل سوم:
resentوجه وصفی حال:
resendingدوباره فرستادن، بازفرستادن، مجدداً ارسال کردن
I will need to resend the package due to an incorrect address.
به دلیل آدرس نادرست باید بسته را دوباره ارسال کنم.
Please resend the email.
لطفاً ایمیل را مجدداً ارسال کنید.
پس فرستادن، مرجوع کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We had to resend the order.
مجبور شدیم سفارش را پس بفرستیم.
The customer requested to resend his order.
مشتری درخواست کرد سفارش خود را مرجوع کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «resend» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/resend