آخرین به‌روزرسانی:

Resend

ˌriːˈsend ˌriːˈsend

گذشته‌ی ساده:

resent

شکل سوم:

resent

وجه وصفی حال:

resending

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

دوباره فرستادن، بازفرستادن، مجدداً ارسال کردن

I will need to resend the package due to an incorrect address.

به دلیل آدرس نادرست باید بسته را دوباره ارسال کنم.

Please resend the email.

لطفاً ایمیل را مجدداً ارسال کنید.

verb - transitive

پس فرستادن، مرجوع کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

We had to resend the order.

مجبور شدیم سفارش را پس بفرستیم.

The customer requested to resend his order.

مشتری درخواست کرد سفارش خود را مرجوع کند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت resend

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «resend» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/resend

لغات نزدیک resend

پیشنهاد بهبود معانی