آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Resistivity

ˌrezɪsˈtɪvɪti ˌrezɪsˈtɪvɪti

معنی resistivity

noun

مقاومت ویژه، سته ویژه، قابلیت مقاومت، مقاومت اشیا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد resistivity

  1. noun a material's opposition to the flow of electric current; measured in ohms
    Synonyms:
    resistance electrical-resistance electric-resistance ohmic resistance impedance

ارجاع به لغت resistivity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «resistivity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/resistivity

لغات نزدیک resistivity

پیشنهاد بهبود معانی