آخرین به‌روزرسانی:

Revaluation

American: riˈvæljuːˈeɪʃn̩ British: ˌriːvæljuːˈeɪʃn̩

شکل جمع:

revaluations

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable

اقتصاد بهاگذاری مجدد، ارزش‌گذاری مجدد، اصلاح ارزش‌گذاری، براورد مجدد ارزش (معمولاً برای بالا بردن آن)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

مشاهده

The revaluation led to a substantial increase in the stock price.

ارزش‌گذاری مجدد منجر به افزایش قابل‌توجه قیمت سهام شد.

They performed a revaluation of the factory's equipment.

آن‌ها ارزش‌گذاری مجددی بر تجهیزات کارخانه انجام دادند.

noun countable uncountable

اقتصاد افزایش ارزش پول، بالا بردن ارزش پول (نسبت به ارز کشورهای دیگر)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The central bank's decision led to a sudden revaluation of the Euro.

تصمیم بانک مرکزی منجر به افزایش ارزش مجدد یورو شد.

Many economists predict a revaluation of the currency in the near future.

بسیاری از اقتصاددانان پیش‌بینی می‌کنند که در آینده‌ی نزدیک افزایش ارزش پول ملی رخ خواهد داد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد revaluation

  1. noun a new appraisal or evaluation
    Synonyms:
    review reassessment reappraisal

ارجاع به لغت revaluation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «revaluation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/revaluation

لغات نزدیک revaluation

پیشنهاد بهبود معانی