تکنولوژی کامپیوتر مسیریاب، رهیاب (دستگاه رایانهای شبکهای)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کامپیوتر
A malfunctioning router can disrupt online communication.
مسیریاب خراب میتواند ارتباط آنلاین را مختل کند.
He installed a new router to enhance the network speed.
او یک رهیاب جدید برای افزایش سرعت شبکه نصب کرد.
دستگاه برش، دستگاه تراش چوبی، دستگاه ویرتگن، ماشین آسفالتتراش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The router's sharp cutter made quick work of shaping the hardwood.
برش تیز دستگاه تراش چوبی باعث شد تا بهسرعت چوب سخت را درست کند.
After setting up the router, he began milling the edges of the metal sheet.
پساز راهاندازی دستگاه برش، او شروع به آسیاب کردن لبههای ورق فلزی کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «router» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/router