آخرین به‌روزرسانی:

Salting

ˈsɒltɪŋ ˈsɔːltɪŋ

گذشته‌ی ساده:

salted

شکل سوم:

salted

سوم‌شخص مفرد:

salts

شکل جمع:

saltings

معنی

noun

(انگلیس - به‌طور معمول جمع) زمینی که گهگاه از آب دریا پوشیده می‌شود، شورآبگیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد salting

  1. verb to scatter thickly
    Synonyms:
    spreading peppering strewing
  1. verb to flavor with salt
    Synonyms:
    seasoning

سوال‌های رایج salting

گذشته‌ی ساده salting چی میشه؟

گذشته‌ی ساده salting در زبان انگلیسی salted است.

شکل سوم salting چی میشه؟

شکل سوم salting در زبان انگلیسی salted است.

شکل جمع salting چی میشه؟

شکل جمع salting در زبان انگلیسی saltings است.

سوم‌شخص مفرد salting چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد salting در زبان انگلیسی salts است.

ارجاع به لغت salting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «salting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/salting

لغات نزدیک salting

پیشنهاد بهبود معانی