امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Sanatorium

    ˌsænəˈtɔːriəm ˌsænəˈtɔːriəm
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun
    ( sanitarium ) آسایشگاه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    noun
    ( sanitorium ، sanatarium =) آسایشگاه، بیمارستان مسلولین
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد sanatorium

    1. noun pejorative terms for an insane asylum
      Synonyms:
      hospital asylum madhouse bedlam retreat sanitarium nuthouse funny-farm loony-bin snake-pit resort health resort spa watering place sanatarium nut house crazy-house funny house cuckoo's nest pump-room

    ارجاع به لغت sanatorium

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sanatorium» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sanatorium

    لغات نزدیک sanatorium

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه