فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Nuthouse

ˈnʌthaʊs ˈnʌthaʊs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
(توهین‌آمیز) تیمارستان، بیمارستان روانی، دیوانه‌خانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- I don’t want to spend another night in this nuthouse.
- نمی‌خوام یه روز دیگه توی این تیمارستان بگذرونم.
- You need to be in a nuthouse.
- تو باید توی تیمارستان بستری بشی.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nuthouse

  1. noun mental institution
    Synonyms:
    mental hospital insane asylum madhouse psychiatric hospital mental health facility mental health institution sanitarium sanatorium funny farm loony bin bughouse bedlam psychiatric ward laughing academy padded cell rubber room snake pit

ارجاع به لغت nuthouse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nuthouse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nut-house

لغات نزدیک nuthouse

پیشنهاد بهبود معانی