گذشتهی ساده:
scaled upشکل سوم:
scaled upسومشخص مفرد:
scales upوجه وصفی حال:
scaling upافزایش دادن، بالا بردن، رشد کردن، گسترش دادن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We need to scale up production to meet the growing demand.
ما باید تولید را افزایش دهیم تا نیازهای روبهرشد را برآورده کنیم.
The company plans to scale up its marketing efforts in the coming quarter.
شرکت قصد دارد تلاشهای بازاریابی خود را در سهماههی آینده بالا ببرد.
To compete, they had to scale up their technology infrastructure.
آنها مجبور بودند برای رقابت زیرساخت فناوری خود را گسترش دهند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «scale up» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scale-up