فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Seaport

ˈsiːpɔːrt ˈsiːpɔːt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
بندر ساحلی دریا، بندر، شهر ساحلی، دریابندر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد seaport

  1. noun a landing or mooring place
    Synonyms:
    port town
  1. noun a sheltered port where ships can take on or discharge cargo
    Synonyms:
    harbor harbour haven

ارجاع به لغت seaport

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «seaport» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/seaport

لغات نزدیک seaport

پیشنهاد بهبود معانی