با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Self-assertion

ˌselfəˈsɜːrʃn ˌselfəˈsɜːʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    خودابرازگری، ابراز وجود، عرض اندام
    • - Her self-assertion during the meeting made a strong impression on her colleagues.
    • - خودابرازگری او در طول جلسه تأثیری قوی بر همکارانش گذاشت.
    • - Through self-assertion, she was able to pursue her dreams.
    • - از طریق ابراز وجود، او توانست رؤیاهایش را دنبال کند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت self-assertion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «self-assertion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/self-assertion

لغات نزدیک self-assertion

پیشنهاد بهبود معانی