Self-constituted

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
خودگماشته، خود‌خوانده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- The self-constituted committee made decisions without consulting the rest of the organization.
- کمیته‌ی خودگماشته بدون مشورت با بقیه‌ی سازمان تصمیم‌گیری می‌کرد.
- The self-constituted board of directors made decisions based on their own personal interests, rather than the best interests of the company.
- هیئت مدیره‌ی خود‌خوانده بر اساس منافع شخصی خود تصمیم می‌گرفت نه بر اساس منافع شرکت.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت self-constituted

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «self-constituted» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/self-constituted

لغات نزدیک self-constituted

پیشنهاد بهبود معانی